سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستان مهاجرت ما

سلام 

داستان مهاجرت ما از کجا شروع شد ؟؟ چرا با ید همزبونای خودمون هم خونای خودمون رو ول کنیم و عزم رفتن کنیم ؟؟ یه روز بعدازظهر فقط طی دوساعت من و ایمان نصمیم گرفتیم که بریم ...

خسته شدیم از وضع کنونی؛ خونه ای که براش ارزو ها داشتیم رو براحتی از دست داده بودیم و ضعیت کار  وبار  هم چنگی به دل نمیزنه تلاش چند سالمون رو هم روی خونه دادیم رفت شدیم دو تا آدم که باید از

صفر شروع کنیم. از صفر شروع کردن اونم اینجا ( ایران ) یکم جای فکر داشت  یعنی چی؟ . بهتر دیدیم بقیه عمرمون رو به سبک دیگه ای ریسک کنیم . طور دیگه ای زندگی کنیم . ولی حیف که دیر تصمیم گرفتیم کاش 

زودتر ذهنمون جرقه رو میزد ولی حالا به این نتیجه رسیدم که هر کاری وقتی داره وقت تغییر  مسیر ما هم  الان بود . اونقدر دلم روشنه برای این تصمیم که هر وقت بهش فکر میکنم احساس خوبی بهم دست 

میده و اونقدر مصمم و ثابت قدم هستیم که هیچ چیزی تا حالا مانعمون نشده امیدوارم همینطور ادامه پیدا کنه ....... باید بخوای از ته دل تا بشه مؤدب